کلبه ی تنهایی های یک عاشق تنها

مسافر جاده های دوردست من،سفر سلامت

عشق یک طرفه

آنکه می رود فقط می رود

ولی آنکه می ماند درد می کشد،

غصه می خورد،

بغض می کند،

اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد

و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت

آرام آرام خاکستر می شود …

آری ، این است خاصیت عشق یک طرفه...

 

[ پنج شنبه 10 بهمن 1392برچسب: خاصیت عشق یک طرفه-درد می کشد,غصه-انتظار بازگشت -اشک, ] [ 11:56 ] [ baran ] [ ]

بن بست زندگی

میدونی بن بست زندگی کجاست؟

جایی که نه حق خواستن داری...

نه توانایی فراموش کردن …

[ چهار شنبه 9 بهمن 1392برچسب:بن بست زندگی-فراموش کردن-حق خواستن, ] [ 19:51 ] [ baran ] [ ]

عاقبت من بعد رفتنت

فکر نکن که به پایت می نشینم…

بلند میشوم،

آرام چرخی میزنم و

مطمئن میشوم که نیستی

بعد برمیگردم سَرِ جایم،

سرم را میگذارم روی زمین و

می میرم…

هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی

هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی

یـــک نقطـــــه,

یـــک لبخنـــــد,

یـــک نگــــــــاه,

یـک عطر آشنـا,

یــک صــــــــدا,

یــک یـــــــــــاد,

از درون داغونـــت می کــــند,

هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی ....

[ دو شنبه 7 بهمن 1392برچسب:یک نگاه-یک صدا-یک لبخند-داغونـــت می کــــند, ] [ 16:20 ] [ baran ] [ ]

تلـــخ میگذرد...

تلـــخ میگذرد...

این روزهـــا را میگویم

که قرار است از تو که آرام جان لحظه هایم بودی

برای دلم یک رهگذر معمولی بسازم.

[ یک شنبه 6 بهمن 1392برچسب:تلـــخ میگذرد-آرام جان لحظه هایم-رهگذر معمولی, ] [ 12:31 ] [ baran ] [ ]

خدایا میشه سرمو بذارم رو پاهات ،

چشامو ببندم ،

تو دستتو بکشی رو موهام ،

من آروم بخوابم ...

فقط خدا یه چیز تا خوابم نبرده بگم ،

خیلی خسته ام ...                " بیدارم نکن "

[ چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:خدایا میشه سرمو بذارم رو پاهات-آروم بخوابم -خیلی خسته ام -بیدارم نکن, ] [ 19:55 ] [ baran ] [ ]

باید فراموشت کنم

باید فراموشت کنم چندیست تمرین می‌کنم

من  می‌توانم می‌شود ، آرام  تلقین می‌کنم

 

با عکسهای دیگری تا صبح صحبت می‌کنم

با آن اتاق ِ خویش را  بیهوده تزیین میکنم

 

سخت است اما می‌شود در نقش یک عاقل روم

شب نه دعایت می‌کنم  نه صبح  نفرین می‌کنم

 

حالم نه اصلاً خوب نیست تا بعد بهتر می‌شود

فکری  برای  این  دلِ  تنهای  غمگین  می‌کنم

 

 من می‌پذیرم  رفته‌ای  و برنمی‌گردی همین

خود را برای درکِ این صدبار تحسین می‌کنم

 

از جنب و جوش افتاده‌ام  دیگر نمی‌گویم به خود

وقتی عروسی می‌کند ، آن می‌کنم این می‌کنم

 

خوابم  نمی‌آید  ولی  از  ترس ِ  بیداری  به  زور

با لطفِ قرص ِ قدّ ِ نُقل یک خواب ِ رنگین می‌کنم

 

این درد ِ زرد ِ بی‌کسی بر شانه جا خوش کرده است

از  روی ِ عادت  دوستی  با   بار ِ  سنگین   می‌کنم

 

هر چه دعا کردم نشد شاید کسی آمین نگفت

حالا  تقاضای  دلی  سرشار  از  آمین  می‌کنم

 

نه اسب، نه باران، نه مرد، تنهایم و این دائمی‌ست

اسب  حقیقت را خودم  با این  نشان  زین می‌کنم

 

یا می‌برم، یا باز هم نقش شکستی تلخ را

در خاطرات  سُرخ خود  با رنج آذین  می‌کنم

 

حالا  نه  تو  مال  منی ، نه  خواستی  سهمت  شوم

این مشکل من بود و هست در عشق گلچین می‌کنم

 

کم‌کم  ز یادم  می‌روی  این روزگار و رسم اوست

این جمله را با تلخی‌اش صد بار تضمین  می‌کنم

قلبم

قلبم این روزها سخت درد میکند

کاش یک لحظه می ایستاد تا ببینم دردش چیست

[ جمعه 27 دی 1392برچسب:قلبم این روزها سخت درد میکند, ] [ 13:22 ] [ baran ] [ ]