کنارم نیستی
کنارم نیستی
اما
دائم در کوچه های ذهنم
قدم میزنی...
عزیز بودن یعنی همین
مسافر جاده های دوردست من،سفر سلامت
کنارم نیستی
اما
دائم در کوچه های ذهنم
قدم میزنی...
عزیز بودن یعنی همین
گاهی دلم میخواهد
وقتی بغض میکنم,
خدا از آسمان به زمین بیاد,
اشک هایم را پاک کند,
دستم را بگیرد و بگوید:
اینجا آدما اذیتت میکنن؟!!!
............بــیـــا بــــــریــــــــم
همه جا هستی!!
در نوشته هایم...
درخیالم...
در دنیایم...
در قلبم...
تنها جایی که باید باشی و ندارمت، کنارم است...
بزرگ ترین دغدغه ی زندگیم شده که
چه شد که دیگر مرا نخواستی،
منو تویی که حتی یک کلمه باهم حرف نزدیم
با نگاه عاشقانه ات عاشقم کردی و اکنون
دیگر نگاهم نمیکنی..
چرا؟؟؟؟؟
با دلی مست نگاهت ونگاهی پر اشک
میروم تا که دلت غم نکند
ولی از عشق تو لبریزم
تو که در قلب منی
پاسخم ده
وقت تنهایی خویش
یاد من از دل پر اختر تو میگذرد؟؟؟؟؟
می گویندعشق آنست که به او نرسی
و من می دانم چرا …!
زیرا در روزگار من،
کسی نیست که زنانه عاشق شود و مردانه بایستد…
آمدم جلو . . . جلو . . . جلو تر . . .
از پشت چشم هایت را گرفتم .
قلبم با هیجان میکوبید . . .
تو گفتی . . . تمام آن اسم های ناشناخته را . . .
منتظر بودم تا به من برسی اما . . .
تو خوابت برد و من . . .
هنوز هم منتظرم . میتوانی حدس بزنی ؟؟؟؟؟
هر زمان می بینی باغ آفت زده عشق کسی بی برگ است
حمد و توحید بخوان
اتفاقی که قرار است بیفتد مرگ است...