کلبه ی تنهایی های یک عاشق تنها

مسافر جاده های دوردست من،سفر سلامت

ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﮕﻮ

گاﻫﯽ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ!!

ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻪﺍﻭ ﻧﺰﺩکتر میشوی ، ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ می ﺭﺳﺪ!

ﻫﺮﭼﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ اش ﺑﯿﺸﺘﺮ می ﺷﻮﺩ ، ﺑﺰﺭﮒ تر ﺑﻪ ﻧﻈﺮ می ﺭﺳﺪ!

ﭼﺸﻢ ﻣﯽﺑﻨﺪﯼ ، می ﺑﯿﻨﯿـَش...!

ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ، ﻧﯿﺴﺖ...!

ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺩﯾﺪﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ، ﺻﻤﯿﻤﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﮕﻮ...

[ یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:, ] [ 21:7 ] [ baran ] [ ]

کو کو ...

 

حالا که نیستی ،

پرنده ای آمده است

در حوالی همین باغ روبرو…

هیچ نمی خواهد

فقط می گوید :

کو کو…!!!

[ شنبه 17 اسفند 1392برچسب:, ] [ 13:7 ] [ baran ] [ ]

بهش بگو

 

به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری...

و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی.


چون زمانی که از دستش بدی.


مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی


اون دیگر صدایت را نخواهد شنید...

[ پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, ] [ 17:2 ] [ baran ] [ ]

میروم

دیگراز این شهر میخــواهم سفــر کنــم…

چمــدانم را بسته ام…

اگر خـــدا بخواهــد امــروز میـــروم…

نشسته ام  منتظر قطـــار…

اما نه در ایستـــگاه…

روی ریل قطــار

[ چهار شنبه 14 اسفند 1392برچسب:, ] [ 16:0 ] [ baran ] [ ]

این گونه است حال من…

این گونه است حال من…

با غم ها می سازم…

باکنایه ها می سوزم…

به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنم…

لبخندی تـــلخ

خداوندا…

می شود بگویی کجای این دنیا جای من است؟؟؟؟

از تـو و دنـــیایی که آفریدی

فقط در اعماق زمین اندازه یه قـبر

فقط یک قبـر…

در دور تـرین نقطه جـهان می خواهم

خدایا خـسته ام خسته....

[ دو شنبه 12 اسفند 1392برچسب:, ] [ 15:8 ] [ baran ] [ ]

هیچکس اینجا گم نمیشود!!!

 

دنیا کوچکتر از آن است که گمشده ای را در آن یافته باشی

هیچکس اینجا گم نمیشود!

آدمها به همان خونسردی که آمده اند

چمدانشان را می بندند و ناپدید می شوند.

یکی در مه ...      یکی در غبار..

یکی در باران....     یکی در باد…     و بیرحم ترینشان در برف....

آنچه بر جا می ماند رد پایی است و خاطرهایی که هر از گاه پس می زند

مثل نسیم، پرده های اتاقت را....

 

[ یک شنبه 11 اسفند 1392برچسب:, ] [ 20:11 ] [ baran ] [ ]

خاطرمان باشد

 

[ شنبه 10 اسفند 1392برچسب:خاطرمان باشد, ] [ 23:24 ] [ baran ] [ ]

قربانی غرور

 

دختـرک رفت ولی زیر لب این را میگفت :

"او یقینا  پی معشوق خودش می آید"


پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود :


"مطمئنا که پشیمان شده برمی گردد"


عشق قربانی مظلوم ” غرور ” است هنوز

[ شنبه 10 اسفند 1392برچسب:, ] [ 10:8 ] [ baran ] [ ]